Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران اکونومیست»
2024-05-03@05:52:16 GMT

خانه‌ای که نگهبان نداشت

تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۹۶۲۲۵

خانه‌ای که نگهبان نداشت

سریال «ناظر» درحالی به تازگی به پایان رسید که نتوانست اکتبر خاطره‌سازی را برای نتفلیکس خلق کند.

به گزارش خبرنگار سینمایی ایران اکونومیست، غافلگیری نتفلیکس برای هالووین امسال، هیچ‌گاه به اندازه خبرسازی‌های رسانه‌ای آن که طی یک سال اخیر وجود داشت، نتوانست مخاطبانش را تحت تاثیر قرار دهد. مینی‌سریال ناظر، درحالی طی ۷ قسمت از روی یک داستان واقعی ساخته شد که سوژه داغ آن، وسوسه‌های بسیاری را در میان هاروربازان سراسر جهان ایجاد کرده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پس از انقلاب بزرگی که جیمز ون در دهه ۱۰ با مجموعه فیلم‌هایی چون دسیسه، احضار و آنابل که بر مبنای داستان‌هایی واقعی ساخته شده بودند، به راه انداخت، این انتظار وجود داشت که ناظر نیز با بهره‌مندی از یک سوژه داغ و آمریکایی، این مسیر را ادامه داده و به شهرتی بین‌المللی برسد اما آنچه در این سریال مشاهده شد، هرگز نتوانست خود را در اندازه‌های یک تریلر پرتعلیق بنمایاند.

ناظر، افتتاحیه درست و میزانی دارد و در همان قسمت اول، مهره‌هایش را مستقر می‌کند. مخاطب در پایان قسمت اول، با خود می‌اندیشد که سریال، طی ۶ قسمت باقی‌مانده، بازی هوشمندانه‌ای با این مهره‌ها انجام داده و باید منتظر یک تریلر نفس‌گیر باشد اما ناظر، برخلاف جریان تریلرسازی هالیوودی، کشدار است و از ریتم پرنفسی برخوردار نیست. بسیار محتاط عمل می‌کند و تا می‌تواند، از ورود مهره‌های جدید به جریان درام خودداری کرده و تلاش می‌کند تا به‌واسطه همان معدود مهره‌هایی که در دست دارد، دست به آفرینش تعلیق بزند.

در این مسیر، سریال با وجود بکری موضوع، چندان خلاق عمل نمی‌کند. کلیت فضا، دلهره‌آور نیست؛ معمایی هم نشان نمی‌دهد و عجیب‌تر آن‌که تلاش می‌کند تا از المان‌های گونه وحشت نیز استفاده نکند. تمامیت سریال، دایرمدار مجموعه ابهاماتی است که به ذهن دین (مرد خانواده) می‌رسد و خیلی زود با مشخص شدن موهوم بودن آن، اثرگذاری لحظه‌ای خود را از دست می‌دهد.

با همین فرمول، سریال قصد دارد تا مخاطب خود را با برگ برنده‌هایی که مدام رو می‌کند، غافلگیر نماید اما چون موتیف‌های چندانی در ارتباط با آن گمانه مطرح نمی‌شود، از قوام چندانی نزد مخاطب برخوردار نمی‌گردد. درحالی‌که دست اول بودن سوژه، این امکان را در اختیار سازندگان قرار داده بود که به زوایای مختلفی از این داستان ورود کرده و یک اثر درخشان را تولید کنند.

محدودسازی روایت به اندازه‌ای بود که به جز پدر خانواده، مابقی کاراکترها از نقش تعیین‌کننده‌ای در مجموعه روایت برخوردار نبودند و داستان نیز ورود هوشمندانه‌ای به چارچوب فردی این آدم‌ها نداشت. به‌ظاهر تلاش‌هایی در قالب ورود به درونیات زن (نائومی واتس) یا دختر تین‌ایجر خانواده و رابطه‌اش با پسر سیاهپوست خدماتی مطرح می‌شود که این شکل پرداخت، نه در خدمت تریلر بود و نه توانست اثرگذاری موقت و لحظه‌ای برای مخاطب خود بیافریند. تمام این پرداخت‌ها نیز در همان مرحله طرح مساله، رها شد و هیچ‌گاه عمق پیدا نکرد.

با این حال اما سریال یک فینال نمادین خوب دارد. جایی که دین، مشغول تماشای خانواده جدیدی است که در خانه سابق آنها مستقر شده‌اند و در این هنگام، دوربین، دیگر همسایگان را به تصویر می‌کشد که در قامت ناظر، خانواده جدید را تحت نظر دارند. این چند ثانیه، ناب‌ترین تلخیصی است که سریال از مفهوم ناظر به مخاطب خود ارائه کرده و برای نخستین‌بار در طول ۷ قسمت، مفهومی از نظارت و ناظر را به مخاطبش می‌چشاند.

البته سریال در میانه راه تلاش می‌کند تا خود را دراندازه‌های یک تریلر رواشناختی بالا کشیده و با تغییر احوال دین، این باور را در مخاطب ایجاد کند که با فرآیندی روانشناختی مواجه است اما سریال هیچ‌گاه از مایه لازم برای ورود به چنین ساحتی برخوردار نبود.

رایان مورفی، قطعا انتخاب خوبی برای تولید سریالی با این سوژه بکر نبود. نویسنده و کارگردانی که این سال‌ها به‌واسطه داستان ترسناک آمریکایی، جفری دامر و حتی رچد، در اوج شهرت خود به سر می‌برد. اینکه مورفی پیش از آن‌که کارگردان باشد، نویسنده بود و با سریال‌سازی که تخصص اصلی او است، کاملا آشناست، دو عامل مهمی بود که احتمالا نتفلیکس را به همکاری با او ترغیب کرد اما همان‌گونه که مشاهده شد، ناظر، نتوانست برای هالووین ۲۰۲۲، غافلگیری چندانی از سوی نتفلیکس محسوب شود تا این غول دنیای استریم، به فکر رونمایی از جایگزین‌های پرشمار دیگری باشد که در گونه وحشت در دست تولید دارد.

 

  منبع: خبرگزاری ایرنا برچسب ها: سریال خارجی ، ناظر ، نتفلیکس

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: سریال خارجی ناظر نتفلیکس مهره ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۹۶۲۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کاش تلویزیون، این مدلی نبود

امروز روز مهمی برای فوتبال ایران در عرصه باشگاهی است؛ با توجه به اهمیت دیدار‌هایی که قرار است برگزار شود، ممکن است سرنوشت قهرمان این دوره از بازی‌های لیگ برتر مشخص شود. دست بر قضا دو بازی بسیار مهم هم قرار است برگزار شود که هر دو تأثیرگذار و تعیین‌کننده خواهند بود. یکی در تبریز که استقلال صدرنشین با تراکتور مچ‌اندازی می‌کند و دیگری در تهران که سپاهان به مصاف پرسپولیس می‌رود.

برگزاری هر دو دیدار در یک روز، چهارشنبه بزرگی را رقم زده و با توجه به حساسیت موجود در جدول رده‌بندی، اهمیت این دیدار‌ها را اگر از دربی بیشتر نکند، دست‌کمی از آن هم ندارد. این دو بازی با توجه به حضور تماشاگرانی که برای گرم‌شدن میدان پا به ورزشگاه می‌گذارند، ویترین مناسبی برای تبلیغ این رشته ورزشی در ایران است. البته که با توجه به رشد فضای مجازی، چنین ویترینی بیش از گذشته در عرصه بین‌المللی معرفی شده، ولی فرصت بی‌نظیری بود که بتوان از کنار آن بیشترین بهره را برای معرفی چهره دیگری از ایران برد.

قبل از ادامه مبحث همین ابتدا باید تکلیف را مشخص کرد که چنین روایتی با علم و آگاهی از این موضوع پیاده می‌شود که فوتبال مثل قبلا دغدغه کوچه و بازار نیست. درست در روز‌هایی که سفره‌ها کوچک‌تر شده‌اند، خیلی نیاز به دلِ خوشی است تا برای بازی‌های لیگ برتر، مثل سابق سرودستی شکسته شود. با علم به این موضوع، ولی بازهم می‌شد از این فرصت، استفاده درخوری کرد به شرط آنکه تلویزیون، این مدلی نبود.

این مدلی بودن تلویزیون در چند مورد خلاصه می‌شود؛ اول و مهم‌ترین آن‌ها انحصارطلبی است. صداوسیما سال‌های زیادی است که اجازه تأسیس و رشد شبکه‌های خصوصی را نمی‌دهد و همه چیز باید تحت سیطره‌اش قرار بگیرد. حتی اگر قرار به فعالیت بر بستر اینترنت هم باشد، باز باید این نهاد نیمچه چراغ سبزی نشان دهد. ناگفته پیداست که چنین نگاهی، روایت را یک‌سویه و رفته‌رفته مخاطب را دلسرد می‌کند. نگاه تکراری به وقایع با چهره‌های برمدار مانده، اجازه ذوق‌زدگی از مخاطب را می‌گیرد.

پیامد اصلی آن، ریزش مخاطب است. اتفاقی که چندسالی است رخ داده و به گواه آمار همین نهاد و البته اظهارات مسئولان رده‌بالایش، برنامه‌ها دیگر مخاطب چندانی ندارند. تمام مواردی که در بالا گفته شد، شامل برنامه‌های ورزشی می‌شوند. انحصار در این مورد تأثیرش را گذاشته و مخاطب مثل سابق استقبالی از آن ندارد. تازه برای فوتبال، خاصه از نوع پخش زنده‌اش، شرایط برای تلویزیون بهتر است و همچنان در زمره برنامه‌های پربیننده‌اش محسوب می‌شود.

ناگفته پیداست که این پربیننده‌بودن در مقایسه با سایر برنامه‌های کنونی است وگرنه کیست که نداند آمار در مقایسه با گذشته در همین بخش هم چنگی به دل نمی‌زند.

پس دومین مدل تلویزیون که در چنین روز مهمی برای فوتبال می‌توانست بهتر باشد، ولی نیست، ریزش مخاطبش به‌واسطه رانده‌شدن اکثر متخصصان و سپردن امور به دست آن‌هایی است که آمار نشان داد، صلاحیت چندانی برای تولید محتوای جذاب و البته مخاطب‌پسند ندارند.

غلبه نگاه پولی بر کیفیت هم دیگر مدل تلویزیون است که مخاطب فوتبالی را در چنین روزی آزار می‌دهد؛ پخش آگهی‌های بازرگانی تا یک ثانیه مانده به شروع بازی و زیرنویس‌های ناتمام در طول ۹۰ و چند دقیقه هم نشان می‌دهد که تلویزیون از پخش فوتبال، به دنبال بهره مالی است. افزایش درخور نرخ‌های آگهی در زمان پخش دیدار‌های مهم هم مهر تأییدی بر این ماجرا است. این موارد بخشی از تلاش برای انحصارطلبی تلویزیون در چنین رویداد‌هایی را توجیه می‌کند؛ هرچند تمامی اتفاقات را شامل نمی‌شود. حالا دیگر، سخن‌گفتن از این بحث که‌ای کاش این نهاد کمی با همین فوتبال که از ثانیه به ثانیه‌اش درآمدزایی می‌کند با روی خوش تا می‌کرد و دستی در جیب می‌کرد تا باشگاه‌های تا بن گرفتار بدهی را نجات دهد، امری آرمان‌گرایانه به نظر می‌رسد.

اصولا، اما در دنیایی بهتر، در چنین چهارشنبه‌هایی که مردم هم دل و دماغی برای پیگیری بازی‌های فوتبال داشته باشند، فضا برای رقابت آزاد باز است تا هر شبکه تلویزیونی که خدمت و کیفیت بهتری در پخش و تولید محتوا دارد، بتواند میهمان خانه‌های مخاطب شود. هرچند شاید مخاطب هم مجبور شود اندکی پول برای تماشای این زیبایی بپردازد، ولی آن‌وقت دیگر خیالش راحت است که نقد و نگاه یک‌طرفه‌ای به او خورانده نمی‌شود و قرار نیست با دیدن لحظه به لحظه برمدارماندگان، با آگهی‌های ریزودرشت، زیرنویس‌ها و تبلیغات عجیب و غریب که به میانه میدان هم کشیده شده و تولید محتوایی که فاقد جذابیت و کیفیت است، لذت تماشای یک بازی فوتبال از او سلب شود.

دیگر خبرها

  • وقتی سرگرمی، قربانی بزرگ شعار دادن می‌شود /چرا «نون خ» در فصل پنجم مورد استقبال قرار نگرفت؟
  • ۱۳ میلیون دلار برای القای تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه | جعل تاریخ در سریال حشاشین
  • آقای سعید آقاخانی، ما تحمل می‌کنیم، اما دل خودتان نسوخت؟
  • نظارت ۹۹۰ ناظر بر دور دوم انتخابات بیرجند، درمیان و خوسف
  • نساجی به دنبال ذوب کردن آهن در اصفهان
  • بحران ادبیات داریم
  • کاش تلویزیون، این مدلی نبود
  • کنایه آذری جهرمی به صداوسیما: «بنیاد آقاخان» عکس‌العملی شبیه «ساترا» نداشت
  • صیانت از آرای مردم گنبدکاووس با ۷۰۰ ناظر آموزش‌ دیده
  • فعالیت ۷۰۰ ناظر آموزش‌دیده برای نظارت بر دور دوم انتخابات مجلس دوازدهم در گنبدکاووس